سلسله نسل جنتیـ✮

*به وب آنتی مدرسه خیلی خوش اومدین* این وب جهت سرگرمی شما تهیه شده تا لحظاتی رو از غم ها دور باشین؛پس،با ما و پست های قشنگمون همراه باشید☆

خانه سیاه

دوستان سلام من دوباره برگشتم یه مشکل برام پیش اومده بود نبودم دوباره برگشتم با اون داستان ترسناکه که بهتون گفته بودم راستش هنوز کاملا آماده نشده و باید برایش کاورو برچسب و یه سری چیز های دیگه اماده کنم حالا شوتینگ ده ادامه

 H:سامی سامی پیدا کردی 

S:چیو 

H:ده اخه مردک ابله گوساله محتویات اون ایمیل رو میگم 

S:اولا معدب باش مردک نه مرد کوچک دوما نه یعنی اره اولین محتویات رو تونستم ولی ادامشو نه هنوز  

H:ادامش چیه 

S:ببن کد مورس که میدونی چیه همون کد که توی جنگ جهانی هیتلر ازش برای ارسال کد های مخفی استفاده میکرد البته الانم تو همستر هست 😑😶

H:اره میدونم هرکاری میکنی سریع باش من میرم تو سوله پیش کیا ببینم ماشینو چی کرد 

((دوستان این شخصیتی که داره حرف میزنه حسام من حال معرفی نداشتم شما خودتون ببخشید ))

از زبون حسام 

بعد از رفتن پیش سامی رفتم پیش کیا ببینم ماشینو چی کرد من هی به این روانی میگم می‌خریم ماشینو قبول نمیکنه ده بابا اون یه تصادف بوده رفته ربتی نداره که تو خودت بیای بقیه ماشین هارو سر هم کنی 

فلش بک به زمان تصااااااااااادف 

...:کیا کیا مراقب باش یه کامیون از جلو داره میاد 

K:میبینم ولی این ترمز نمیگره 

H:مراقب باشید 

(دوستان اینجا کیا خودشو میندازه رو بغل دستش که در اینده میفهمید کیه )

پایان فلش یک 

H:کیا کیا هوی خر کجایی 

K:چته گوسفند اینجام 

H:ماشین امادست ?

K:اره امادش کردم 

K:یه دونه پیکاپ رو به یه کمپر مجهز وصل کردم مطمعنم هست واسه افرود شن و ماسه و حتی ابم مناسبه 

H:خیلی هم عالی یادت نره بعد از ظهر بیای کافه قراره مکانو بفهمیم 

K:باشه 

(شوتینگ به زمان رفتن به کافه )

(از زبون کیا که اسم کاملش کیاوشه )

ساعت چهار اماده شدم یه شلوار مشکی با یه دونه تیشرت سفید پوشیدم و سوار ماشین شدم و پیش به سوی کافه 

K:خب خب همه هستن 

H:اره 

S:اره 

A:اره 

R:اره 

AR:اره 

K:شروع میکنیم  همینطور که میدونید از حدود دو ماه پیش یه ایمیل عجیب برای همممون ارسال میشد که یه سری نقطه و خط و حروف و رقم بود که خوشبختانه سامیار تونست رمز گشاییش کنه سامیار جان بفرما 

S:خب من تونستم رمز گشایی کنم راستش پیام با کد مورس بود و با یه ایمیل نمیشد فهمید مکان کجا هست ولی با هر  شیش ایمیل تونستم بفهمم به طرز عجیبی مکان یه جایی دقیق وسط جنگله که فک کنم صد ساله کسی اونجا نرفته 

K:خب سامی بسه النا و راحیل شما چی کردید وستایلو  جور کردید 

A:اره جور شده

K: خب دوستان پس هفته بعد حرکت میکنیم 

 

 

 

خوب بچه ها این پارت یک بود اگه خوشتون نیومد بگید اون یکی داستان و بزارم اگرو خوشتون اومد لایکو کامنتو بترکونید من شرطم هیچ نمی‌زارم ولی هنوز اون کار شیطانی رو می‌خوام انجام بدم 

 

2
امکانات

کد بارشی ستاره

قدرت گرفته از بلاگیکس ©